خلاصه داستان: پدر و مادر "کوین مک آلیستر" از هم جدا شده اند.او که با مادر خود زندگی می کند تصمیم می گیرد کریسمس را با پدر خود بگذراند.از طرفی "مارو" سارقی که در یکی از فیلمهای اولیه حضور داشت با تبهکار دیگری همدست شده تا به عمارت آنها دستبرد بزنند...
خلاصه داستان: دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند.
خلاصه داستان: دختر جادوگر جوانی به دلایلی مجبور می شود مستقل زندگی کند. در این راه او خود را در زندگی سخت اجتماعی می بیند، که برای زندگی در این شرایط او از قدرت خود استفاده می کند و شروع به کار می کند، کاری که ماجراهای زیادی را برای او پیش می آورد. کار او پیک هوایی است…
خلاصه داستان: سپتامبر سال 1945. سباستین بیصبرانه منتظر بازگشت دوست خود آنجلینا است. آنها به مدت دو سال از هم دور بوده اند. اما خبر میرسد که هواپیمایی که آنجلینا سوار آن بوده در کوهستان سقوط کرده است. ولی سباستین ایمان دارد که او هنوز زنده است. بنابراین بهمراه کمک سگ خود بل، عازم خطرناک ترین ماجراجویی زندگی اش میشود…
خلاصه داستان: داستان در مورد دسته ای از پرندگان است که در فصل های گوناگون سال به جاهای گوناگون دنیا سفر می کنند. دو پرنده تصمیم میگیرند از نقطه سرد به نقطه ای گرم در یک روستای کوچک و سرسبز مهاجرت کنند. آن ها زمانی که آنجا می رسند صاحب یک فرزند می شوند. اما مشکل اینجاست که زمانی که روستا وارد فصل سرما می شود پرنده کوچولو نمی تواند پرواز کند و می بایست زمستان را تحت هر شرایطی با کمک دوستان جدیدی که پیدا می کند پشت سر بگذارد تا در فصل بعدی خانواده او بازگردند و بتواند به کمک آنها با خانه بازگردد. شروع اصلی داستان دقیقا زمانی است که پرنده کوچولو داستان ما تنها در زمستان میبایست فصل جدید زندگی خود را آغاز کند و…
خلاصه داستان: نبرد کلونی ها که به صورت رفت و برگشتی صورت میگیرد در کهکشان ها رخ می دهد و شوالیه های جدای برای حفظ نظم و برقراری صلح قهرمانانه به مبارزه می پردازند. اما سیستم هایی هستند که قصد دارند جمهوری کهکشانی را به سمت تاریکی سقوط دهند و…