خلاصه داستان: داستان این انیمه ی زیبا درباره ی دو پسر یتیم که به عنوان برده در یک روستا زندگی میکنند به نام های شین و هیائو میباشد. آرزوی این دو پسر این است که تبدیل به بزرگترین ژنرال های دنیا شوند و …
خلاصه داستان: مارکو پسربچهٔ ۱۰ سالهٔ ایتالیایی، در شهر جنوا زندگی میکند. مادر مارکو، آنّـا برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده به آرژانتین رفته تا کار کند و هرگاه که کشتی «میکلآنژ» از آرژانتین به سوی جنوا حرکت میکند نامهای از مادر مارکو هم با خود به همراه دارد اما پس از یک سال رسیدن نامهها متوقف میشود و این موضوع مارکو را خیلی نگران میکند...
خلاصه داستان: داستان نجات نوجوانی با توانایی اسرارآمیز پیشگویی به نام مارتی است که توسط زره پوشان سیاه ربوده شده بود. برای محافظت از مارتی و مبارزه با آنها، دولت واحدی به نام صلح بانان جهان تاسیس میکند. صلح بانان جهان متوجه میشوند که زره پوشان سیاه در واقع با بلایای طبیعی غیرمعمول در ارتباط هستند و هدفشان تصاحب منابع زیست محیطی زمین است. آنها برای دفاع از کره زمین و مبارزه با زره پوشان سیاه از یک زره دفاعی محکم هوشمند به نام آموبات استفاده میکنند.
خلاصه داستان: رودژر دوست تخیلی آماندا شافلاپ است. هیچکس جز آماندا نمی تواند رودژر را ببیند - تا اینکه مرد بدی به نام میستر بانتینگ به در خانه آماندا می رسد. میستر بانتینگ شکارچی تخیلیهاست. شایعه شده که حتی آنها را هم می خورد. و الان او رودژر را پیدا کرده است. رودژر باید از دست بانتینگ فرار کنید و قبل از فراموش شدنش توسط آماندا به او برسد. اما یک پسر غیر واقعی چطور می تواند تنها در دنیای واقعی بایستد؟
خلاصه داستان: تانجیرو پسری جوان است که پس از قتل عام خانواده اش ، توسط یک دیو قاتل ، شیطان میشود ، اما متوجه میشود خواهر کوچکش نزوکو نیز به یک دیو تبدیل شده است ، او به خواهرش قول میدهد که راهی پیدا کند تا او را دوباره انسان کند و …
خلاصه داستان: ماهیتو یک پسر نوجوان است که تلاش می کند با مرگ مادرش کنار بیاید، اما پس از اینکه یک پرنده جادویی به او می گوید که مادرش هنوز زنده است، ماهیتو وارد دنیایی اسرارآمیز و پنهانی می شود و...
خلاصه داستان: انیمه کوتاهی که داستان یک سامورایی است که با پیشخدمتی جوان که زادگاهش توسط یک اژدها نابود شده، روبرو میشود. حال آنها همراه با هم وارد یک ماجراجویی هیجانانگیز و خطرناک میشوند و ...
خلاصه داستان: ساکوتا در مراسم فارغالتحصیلی مِی شرکت میکند و کودکی را میبیند که شبیه مِی است. او تماسی در مورد مادرش دریافت میکند، یک زخم میبیند و دربارهی یک سندروم جدید به فکر فرو میرود و ...