خلاصه داستان: این مجموعه ماجراجوییهای ویلیام تل که در قرن چهاردهم، در سوئیس رخ داده را پی میگیرد. تل در برابر خودکامگیهای هرمان گسلر فرمانروای ایالت اوری برمیخیزد و همانند رابینهود به هواخواهی از ستمدیدگان شورش میکند. هرمان گسلر هم با گروگان گرفتن پسر گیومتل تلاش میکند او را به نبردی رو در رو بکشاند…
خلاصه داستان: در پی برخورد زیردریایی هسته ای مونتانا با یک شیء ناشناخته در قعر اقیانوس، گروهی از متخصصان از جمله «لینزی بریگمن» (مسترآنتونیو) و شوهرش، «باد» (هریس) که مدتی است رابطه شان به سردی گراییده، به تحقیق و کاوش درباره ی این پدیده می پردازند. «لینزی» فکر می کند یک نیروی هوشمند غیرزمینی در قعر دریا حضور دارد…
خلاصه داستان: اسمورف ها موجودات آبی کوچکی هستند که در خانه های قارچی در جنگل زندگی میکنند. اکثر وقت زندگی عادی اسمورف ها فرار کردن از دست گارگومل مردی شیطانی است که می خواهد این موجودات دوست داشتنی آبی را بکشد...
خلاصه داستان: سنجاب های دوست داشتنی دیزنی به نام های چیپ ( Chip ) و دیل ( Dale ) رهبری تیمی را بر عهده دارند که با جرم و جنایاتی که اتفاق می افتد، مبارزه می کنند . اعضای این تیم دو موش به نام های Gadget Hackwrench و Monterey Jack و یک پشه به نام Zipper هستند . Gadget Hackwrench یک موشِ دختر می باشد که خلبان و مخترع تیم است
خلاصه داستان: پل دیوید، متخصص کامپیوتر و هکر، در یک شبکه داده بین المللی گرفتار می شود و با مجرمانی که در پشت صحنه یک سازمان جهانی فعالیت می کنند، مواجه می شود که از مدرن ترین فن آوری های ارتباطی برای ...
خلاصه داستان: ژارل پسر سیگورد در نروژ وایکینگ بزرگ می شود، زمانی که درگیری ها با سلاح حل می شود. نام او برگرفته از یک افسانه بزرگ و قهرمان محلی، سیگورد فاونسبنه است که در زمان خود اژدهای فافنیر را کشته بود. انتظار می رود که سیگورد بزرگ شود و مانند سایر اعضای خانواده اش به یک وایکینگ قوی و وحشی تبدیل شود. Illungene دشمنان قسم خورده خانواده Sigurds هستند. از سیگورد جوان انتظار می رود که انتقام خونی را که با کشتن برادرش ایلونجن شعله ور شد، پیش برد.
خلاصه داستان: قاضی بازنشسته صادق، جاستیس دینانات، با همسر و دو پسرش، وکیل مدافع راوی و بازرس سونیل، سبک زندگی شادی دارند. یک روز راوی یک دختر فقیر شاردا را برای توانبخشی به خانه می آورد زیرا پس از پدر سابقش جایی برای زندگی ندارد...
خلاصه داستان: دختر بچه ای از روستای خود به بمبئی می آید تا پدرش را پیدا کند. او با ویکرام فردی خوش قلب آشنا می شود که می تواند به او کمک کند. اما ویکرام درمانده است زیرا نه نام پدرش را میداند و نه عکس او را.