خلاصه داستان: «ریموند شا» ( هاروى ) قهرمان جنگ كره بدون این كه خود بداند، در زمان اسارت در منچورى شستوشوى مغزى شده تا مقاصد كمونیستها را عملى كند. غیر از كمونیستها تنها یك تن دیگر پاسخ این پرسش را مىداند و آن، مادر قدرت طلب «شا» ( لنزبرى ) است كه با كرملین رابطه دارد.
خلاصه داستان: ایوان کودک یتیم ۱۲ ساله که خانوادهاش را نازیها در دوران جنگ جهانی دوم کشتهاند، در کودکی به عنوان مینیاب وارد ارتش میشود. در آخرین ماموریت خود بر خلاف خواست فرماندهاش به کار خطرناکی دست میزند.