دلهره آور یا مهیج (به انگلیسی: Thriller) یک ژانر در ادبیات، فیلم و تلویزیون است که در آن از تعلیق، کشش و هیجان به عنوان عناصر اصلی استفاده شدهاست. این ژانر در زیررده ژانرهای رازآلود و جنایی محسوب میشود و شباهت نزدیکی نیز با ژانر ترسناک دارد.
خلاصه داستان: در آینده نه چندان دور، میزان کامل عمر طبیعی یک انسان به 25 سال رسیده است و امکان زندگی بیشتر از این مدت زمان وجود ندارد. اما در شرایطی است که اگر فرد بسیار ثروتمند باشد می تواند با مهندسی ژنتیک، میزان طول عمر خود را تا بینهایت افزایش دهد. اما...
خلاصه داستان: یک مامور مخفی سی آی ای، وارد ماموریتی بینالمللی و فراتر از زمان میشود. او تنها سلاحی که دارد، کلمه تنت است و باید به کمک این کلمه، جلوی جنگ جهانی سوم را بگیرد...
خلاصه داستان: در آینده نزدیک، جرایم به وسیله یک نیروی پلیس مکانیزه ظالم کنترل میشوند. چپی، یک پلیس آهنی، بعد از ربوده شدن و برنامه ریزی مجدد به نخستین رباتی تبدیل میشود که توانایی اندیشیدن و احساس کردن را دارد و...
خلاصه داستان: "تری" یک دلال اتومبیل است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم "مارتین" که در گذشته همسایهی آنها بوده به سراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها میشود…
خلاصه داستان: باجه تلفن؛ فیلمی نئو-نوآر مهیج اثری از جوئل شوماخر است. فیلمنامهٔ آن را لری کوهن نوشته و کالین فارل، کیفر ساترلند، فارست ویتاکر و کیتی هلمز از بازیگران هستند. «استو» در یک روز عادی برای زنگ زدن، وارد باجه تلفن میشود اما زمانی که میخواهد خارج شود مردی به او زنگ زده و او را تهدید میکند که اگر از باجه خارج شود اورا با اسنایپر خواهد کشت…
خلاصه داستان: مردی پس از اینکه به حقیقتی تلخ پی می برد، تصمیم به گریختن از تشکیلاتی می گیرد که او را همراه عدهای دیگر، تنها برای تامین اعضای بدن مورد نیاز انسانها نگهداری میکنند...
خلاصه داستان: داستان این فیلم در آیندهای نزدیک اتفاق میافتد و روایتگر مردی جنگجو است که از قصد خود را وارد یک جزیرهی ناشناخته، خطرناک و همچنین زندان مانند میکند تا از قاتل خانوادهی خود انتقام بگیرد…
خلاصه داستان: فروشنده بیمه “مایکل”، طبق معمول درحال رفتن به سمت خانهاش است که بسرعت اتفاقی غیرعادی زندگی روزمرهی او را دگرگون میکند. غریبهای ناشناس با او تماس میگیرد و “مایکل” میبایست قبل از توقف قطار هویت یک مسافر ناشناس را کشف کند…
خلاصه داستان: یک سارق بانک بدنام (لیام نیسون) بعد از اینکه عاشق آنی شد، می خواهد زندگی شرافتمندانه ای را پشت سر بگذارد و تلاش میکند تا پولهای ربوده شده را تحویل پلیس دهد اما متوجه میشود پلیس فدرال از او نیز فاسدتر است و تصمیم به پاک کردن اسمش از لیست مجرمین می گیرد.