خلاصه داستان: جاش به کالج رفته است و خواهر کوچکش آندریا سگشان بادی را در تیم بیسبال خود استخدام می کند، درست زمانی که توله سگ های بادی توسط راکی راکون ربوده می شوند.
خلاصه داستان: "جیمی گریمبل" دانش آموزی خجالتی است. او در مدرسه مورد آزار و اذیت بچه های دیگر قرار داشته و در خانه مجبور است با دوست پسر جدید مادرش کنار بیاید. اما بوسیله فوتبال، و یک جفت کفش بخصوص، او موفق می شود اعتماد بنفس از دست رفته خود را پس بگیرد و...
خلاصه داستان: یک معتاد به قمار و اسکالپر بلیط که زندگی بی هدفی دارد، با اکراه موافقت می کند که به عنوان بخشی از یک قرارداد قرضی، مربی تیم لیگ کوچک از پروژه های شیکاگو شود.