خلاصه داستان: در یک روستای دوردست در دل کوهها، یکی از معلمهای مدرسه میخواهد برای مدت یک ماه به مرخصی برود و کدخدا میتواند فقط یک دختر 13 ساله به نام وی را که تحصیلات متوسطه دارد به عنوان جانشین پیدا کند. معلم روستا در حال ترک کردن آنجاست و همه سفارشهای لازم را به وی میکند و به ازای هر روز یک عدد گچ به او میدهد و ...
خلاصه داستان: هنگامی که یک پسر جوان توسط یک خرس گریزلی اسیر می شود، او باورنکردنی ترین سفر زندگی خود را آغاز می کند، پر از هیجان نفس گیر، خطر وحشتناک و شگفتی های هیجان انگیز.
خلاصه داستان: گولد دی راجر که به عنوان پادشاه دزدان دریایی شناخته می شد,قوی ترین و بدنام ترین دزد دریایی در دریایی گراند لاین است.دستگیر و اعدام او توسط دولت جهانی تغییراتی در دنیا به وجود می آورد.آخرین کلمات او قبل از مرگ مکان بزرگ ترین گنج دنیا به نام وان پیس را نشان میداد.این پیام شروع عصر دزدان دریایی بود,و مردانی که رویای پیدا کردن وان پیس(که وعده مقدار نامحدودی از ثروت و شهرت داده شده),که چیزی که هر کسی آرزوی به دست آوردن آن را داشت,لقب پادشاه دزدان دریایی.
خلاصه داستان: هجده سال پس از توقف پخش مجموعه ی تلویزیونی “جست و جو در کهکشان” بازیگران آن با لباس شخصیت هایی که در مجموعه بازی کرده اند، در گردهمایی ها و فروشگاه های اسباب بازی های مربوطه ظاهر می شوند! آنان در وضعیت ناامید کننده ای به سر می برند تا این که موجودات فضایی که به «ترمیان ها» شهرت دارند، وارد می شوند و مجموعه ی تلویزیونی را با واقعیت عوضی می گیرند…
خلاصه داستان: فیلم «زندگی» درباره دو خلافکار به نام های «لارنس» و «مورفی» است که طی اتفاقی به حبس ابد محکوم می شوند. آن ها با ماجراهایی که تجربه می کنند تازه به ارزش آزادی پی می برند.
خلاصه داستان: داستان درباره ی پسریست که با یک ربات آهنی غول پیکر فضایی دوست میشود . رباتی که به طرز عجیبی بی آزار و صلح طلب است اما هیچ چیز مانع تلاش مامور شکاک دولتی برای نابودی این ربات بی گناه نمیشود .
خلاصه داستان: جنگ ترانسفورمرها در زمان قدیم به وسیله یک نسل جدید ادامه می یابد. در زمینی ماقبل تاریخ ماکسیمالهای قهرمان و پردکانزهای شرور برای زنده ماندن در مقابل یکدیگر می جنگند...
خلاصه داستان: در یک شب سرد زمستانی و در آستانه فرارسیدن سال نو میلادی، دخترکی فقیر با پاهای لرزان، در خیابان ها قدم می زند و تلاش می کند که به عابران پیاده کبریت بفروشد. در ادامه، او برای در امان ماندن از سرمای شدید هوا، کبریت ها را یکی پس از دیگری روشن می کند و...