خلاصه داستان: داستان فیلم درباره ی زندگی نامه ی مانیکارنیکا ملکه ی جانسی میباشد، و چگونگی مقاومت او در سال 1857 در مقابل حکومت استعمارگر بریتانیا را نمایش میدهد...
خلاصه داستان: داستان انیمیشن از این قرار است که حیات وحش آفریقا دل آلکس شیر، مارتی گورخر، ملمن زرافه و گلوریا اسب آبی را زده و آنها راه بازگشت به خانه، باغ وحش نیورک را در پیش میگیرند ولی اول باید از اروپا بگذرند، جایی که پلیس آنها را عنصر نامطلوب تلقی میکند و برای رسیدن به خانه باید از مونته کارلو، رم و لندن عبور کنند. در طول راه آن ها از حیوان فرانسوی مسئول بازرسی به نام کاپیتان دوبوا (فرانسیس مک دورماند) برای خود دشمن می سازند. او کسی است که به کمتر از نصب سر یک شیر روی دیوار خانه اش راضی نمی شود. آن ها به سیرک ملحق می شوند و در آن جا با استفانوی فوک (مارتین شورت)، جیا پلنگ خالدار (جسیکا چاستین) و ویتالی ببر (برایان کرانستون) آشنا و دچار مشکلاتی با آن ها می شوند اما در آخر می فهمند که برای جلب توجه مردی که آن ها را از آتلانتیک عبور می دهد باید با یکدیگر همکاری کنند… بن استیلر، کریس راک، بدیوید شویمر، جادا پینکت اسمیت، ساشا بارون کوهن، فرانسس مک دورمند، جسیکا چاستین و برایان کرنستن از صدا پیشگان سومین قسمت از مجموعه انیمیشن «ماداگاسکار» به کارگردانی اریک دارنل، تام مک گراث و کنراد ورنون هستند.
خلاصه داستان: یک عکاس خیابانی توسط مادربزرگش تحت فشار میباشد که با شخصی ازدواج کند برای همین او با یک نفر آشنا میشود و از او میخواهد نقش نامزدش با بازی کند اما...
خلاصه داستان: ویدیا بالان در نقش یک زن خانه دار زیبا، مشتاق و شاد و خوش شانس در بمبئی است که زندگی روزمره خود را تغییر می دهد و اتفاقات غیر منتظره ای برایش به وجود می آید…
خلاصه داستان: بادل (آمیتاب باچان) یک وکیل فوق العاده حرفه ای میباشد که اینبار باید در یک پرونده قتل به دختری (تاپسی پانو) که میگوید بی گناه هست کمک کند ولی معمای بزرگی در پیش دارد زیرا قاتل اصلی هیچ ردی از خود بجا نگذاشته است و تمام شواهد علیه وی میباشد...
خلاصه داستان: همه چیز از باران و توفان آغاز میشود. پدری برای پسرش داستانی اسطوره ای را نقل میکند؛ داستانی به غایت غریب که اما خیلی زود باورش میکنیم. در چند بخش زندگی شخصیت اصلی را شاهدیم: در اوایل قرن بیستم با یک کودک و مادربزرگ وحشیاش که در روستایی به نام تومباد (Tumbbad) در زنجیر نگهداری میشود روبرو هستیم، اما این مادربزرگ راز گنج و محل آن را میداند. این پسر به هنگام ترک آنجا با مادرش به او قول میدهد که هیچ گاه به تومباد بازنگردد، اما در اپیزود بعد او بازگشته و راز گنج را از مادربزرگش میپرسد و این آغاز ماجرای پر پیج و خمی است که این مرد را به هزارتوی وحشتناکی میکشاند؛ هزار توی حرص و آز.
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره ی پسر و دختری میباشد که پسر چیزهایی را میبیند که نباید ببیند و دختر چیزهایی را میبیند که پسر نباید ببیند، حالا سوال اینجاست که ایا این دو واقعا چیزی را میبینند یا نه؟
خلاصه داستان: بر اساس رمان "اعترافات یک قاتل" از فیلیپ میدواس تیلور منتشر شده در سال 1839، این فیلم درباره یک قاتل به نام آمیر علی و باند او هست، که با انجام خلاف های بزرگ چالش جدی برای امپراتوری بریتانیا در هند بین سال های 1790 تا 1805 بود و...
خلاصه داستان: فیلم سانجو روایتی است از زندگی سانجی دات بازیگر پیشکسوت سینمای بالیوود، که در سه مرحله از دوران اعتیاد تا دوران عاشقی و سپس به زندان رفتش را به تصویر میکشد...