خلاصه داستان: همه چیز از باران و توفان آغاز میشود. پدری برای پسرش داستانی اسطوره ای را نقل میکند؛ داستانی به غایت غریب که اما خیلی زود باورش میکنیم. در چند بخش زندگی شخصیت اصلی را شاهدیم: در اوایل قرن بیستم با یک کودک و مادربزرگ وحشیاش که در روستایی به نام تومباد (Tumbbad) در زنجیر نگهداری میشود روبرو هستیم، اما این مادربزرگ راز گنج و محل آن را میداند. این پسر به هنگام ترک آنجا با مادرش به او قول میدهد که هیچ گاه به تومباد بازنگردد، اما در اپیزود بعد او بازگشته و راز گنج را از مادربزرگش میپرسد و این آغاز ماجرای پر پیج و خمی است که این مرد را به هزارتوی وحشتناکی میکشاند؛ هزار توی حرص و آز.
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره ی پسر و دختری میباشد که پسر چیزهایی را میبیند که نباید ببیند و دختر چیزهایی را میبیند که پسر نباید ببیند، حالا سوال اینجاست که ایا این دو واقعا چیزی را میبینند یا نه؟
خلاصه داستان: بر اساس رمان "اعترافات یک قاتل" از فیلیپ میدواس تیلور منتشر شده در سال 1839، این فیلم درباره یک قاتل به نام آمیر علی و باند او هست، که با انجام خلاف های بزرگ چالش جدی برای امپراتوری بریتانیا در هند بین سال های 1790 تا 1805 بود و...
خلاصه داستان: فیلم سانجو روایتی است از زندگی سانجی دات بازیگر پیشکسوت سینمای بالیوود، که در سه مرحله از دوران اعتیاد تا دوران عاشقی و سپس به زندان رفتش را به تصویر میکشد...
خلاصه داستان: انسان ها به قطب شمال برای زندگی روی آورده اند و یک شرکت توسعه املاک قصد دارد که قطب شمال را به مناطق مسکونی تبدیل کند . نورم و دوستانش که در قطب شمال زندگی می کنند و این امر را خطری بزرگ برای جانشان می دانند ، تصمیم می گیرند که به نیویورک مهاجرت کنند و …
خلاصه داستان: «زونی» (کاجول)، دختری کشمیری که از کودکی بینایی اش را از دست داده، با مردی به نام «ریحان» (عامرخان) ازدواج می کند. «ریحان» راهی برای درمان «زونی» می یابد اما وقتی پس از عمل، «زونی» چشم هایش را باز می کند، ساعتی از کشته شدن «ریحان» در یک عملیات تروریستی گذشته است...
خلاصه داستان: فیلم داستان جوانی به نام ام.اس. دونی می باشد که اوایل مسئول فروش بلیت مسابقات کریکت بوده و بعدها با انگیزه گرفتن از دوستان، آشنایان و مربیانش وارد این ورزش شده و تبدیل به کاپیتان تیم ملی کریکت هند می شود…
خلاصه داستان: یک داستان کمیک که داستان سه احمق را روایت میکند که سعی میکنند از بانکی سرقت کنند که بدترین روز ممکن را انتخاب میکنند، زمانی که هر چیزی که ممکن است خراب شود، خراب میشود و چگونه آنها به طور ناخواسته در آتش متقابل گیر میافتند.
خلاصه داستان: داستان در مورد خانواده ای است که به شکل غیر منتظره ای درگیر یک قتل می شوند و مرد خانواده تلاش می کند تا خانواده اش را از نیمهی تاریک قانون نجات دهد…