خلاصه داستان: دو خواهر و برادر بیرحم برای تضمین ثروت (و آینده خود) یک سلسله خانوادگی می سازند که وقتی وارثانشان به طور مرموزی یکی یکی می میرند شروع به فروپاشی می کند.
خلاصه داستان: فرح یک خانم ۲۸ ساله ایرانی است. ۶ سال پیش که میخواسته قاچاقی به فرانسه برود، مجبور میشود در استانبول بماند، چون متوجه میشود حامله است و مجبور میشود بطور قاچاقی همانجا بماند و به کار نظافت مشغول شود، بعلاوه پسرش کریمشاه بیماری نادری دارد و از بدو تولد سیستم دفاعی خیلی ضعیفی دارد، تنها هدف فرح بهبود پسرش و رفتن به فرانسه است ولی در یک شب زندگیش زیر و رو میشود. یک شب در محلی که نظافت میکرد، شاهد یک جنایت مافیایی میشود و با طاهر لکسیز آشنا میشود. با این که فرح قصد تعریف این ماجرا برای کسی را نداشت ولی مافیا دستور قتلش را صادر میکند و این ماموریت را به طاهر لکسیز محول میکند. طاهر یک پسر بیکس و کار و تنهاست که کنار رئیس مافیا بزرگ شده است. وقتی مشخص شد که مقتول یک پلیس مخفی بوده است، کارها برای فرح سختتر هم میشود و از یک طرف هم تحت فشار پلیس قرار میگیرد…
خلاصه داستان: داستان پسری جوان و باهوش به نام ویلی وانکا که برای افتتاح بزرگترین و محبوب ترین کارخانه شکلات سازی دنیا، ماجراجویی سخت و دشواری را آغاز می کند و...
خلاصه داستان: داستان زندگی انزو فراری، سازنده ایتالیایی خودروهای اسپرت و موسس شرکت فراری، که با وجود مشکلات بسیار در خانواده، برای برنده شدن در یک مسابقه معروف اتومبیل رانی همه چیز را به خطر انداخت و...
خلاصه داستان: بچههای بد هیچ چیز را به اندازه صبح کریسمس دوست ندارند، زیرا بهترین زمان برای سرقت است. اما زمانی که جشن کریسمس به صورت غیرمنتظرهای لغو میشود، بچههای بد مجبور میشوند سرقت را رها کرده و اینبار با بخشیدن به جای دزدی، حال و هوای تعطیلات کریسمس را در شهر زنده کنند و…