خلاصه داستان: این سریال داستان موفقیتها و زندگی سخت صلاحالدین ایّوبی است، فرمانده مسلمانی که قدس را از اشغال صلیبیها درآورد و به خاک اسلام بازگرداند…
خلاصه داستان: داستانی رنگارنگ درباره زنی به نام “نشئه” است که دانشکده پزشکی را پس از ازدواج نیمهکاره رها کرد و اکنون که دو فرزندش بزرگ شدهاند، تصمیم میگیرد به دانشگاه برگردد و درسش را ادامه بدهد…
خلاصه داستان: گزیده یک قاضی محترم دادگاه خانواده است. اون یه خانم درستکار و قانونمداره که مانع از هم پاشیدن خیلی از زندگی های مشترک شده و بچه های زیادی رو به عشق و محبتی که لایقشون بودن رسونده و همیشه طرف حق و عدالت رو گرفته و فکر میکرد همراه با شوهرش و دو تا بچههاش یک خانواده نمونه هستن و یک زندگی شرافتمندانهای دارن و بعد از این هم قراره یه زندگی شاد و آروم و سرشار از محبت بگذرونن ولی یه روز گزیده تصادفا متوجه چیزی میشه و میفهمه زندگیش فقط قلعه ای از شن بوده…
خلاصه داستان: “جزایر ترک” که از خانوادهای با اصل و نسب و قدرتمند میباشد، انتقام خانی که برای دولت کار میکرده و قربانی یک اغتشاش شده است را میگیرد. وی به دلیل مسائل دولتی و امنیت خانوادهاش مُرده جلوه داده شده و زندگی تازهای را شروع میکند. جزایر ترک، در نتیجهی زخمی شدنش در یکی از عملیاتهای خارج از کشور، با دکتری به نام “فیروزه” آشنا میشود. وی هر چقدر هم که دلتنگ همسر و خانوادهاش شده باشد، آگاه است که دیگر نزد آنها باز نخواهد گشت.
خلاصه داستان: کیویلجیم یک خانم تحصیلکرده، مدرن و رئالیست است که بعد از طلاق از شوهرش با صلابت تمام زندگیش را با دو دخترش چیمن و دوعا ادامه میدهد و آنها را با ارزشهایی که باور دارد تربیت میکند. دوعا که در رشتهی دندانپزشکی تحصیل میکند، در همان سال اول دانشگاه بخاطر حامله شدنش تصمیم به ازدواج میگیرد و باعث ناامیدی کیویلجیم میشود ولی شوک اصلی زمانی به او وارد میشود که با خانوادهی محافظهکار دامادش آشنا میشود و تفاوت فرهنگی بین خودشان را میبیند…
خلاصه داستان: روزی که آلیزه بدنیا میآید مادرش فوت میکند و پدرش سالیان سال بدون کمترین سختی او را بزرگ میکند، برای همین خیلی دختر لوس و خودخواهی بار میآید. آلیزه که با تصمیم پدرش برای ازدواج مجدد رسما دیوانه میشود، تصمیم میگیرد از پدرش انتقام بگیرد و …
خلاصه داستان: یک خیاط معروف شروع به دوختن لباس عروسی برای نامزد بهترین دوستش می کند - اما هر سه رازهای تاریکی دارند که به زودی زندگی آنها را خراب می کند.
خلاصه داستان: فرمانده موفق نیروی دریایی “علی”، پس از بازپرسیای که علیهاش صورت میگیرد برای مدتی از کار تعلیق میشود. پس از اینکه میفهمد همسرش “آیدا” بیماری مرگباری دارد، به همراه او و فرزندانش نزد “صالح” که در چاملیکی بوتیک-هتل دارد نقل مکان میکند. مدت کوتاهی پس از نقل مکان با مرگ آیدا تمام خانواده به شدت سوگوار میشوند. در حالی که درد علی هنوز بسیار تازه است، یک شب به دریا می رود و متوجه یک قایق شناور در آب می شود. او بدون توجه به طوفان زن داخل قایق را نجات می دهد…
خلاصه داستان: تنها چیزی که به خانواده سویکان خانواده بودنشان را یادآوری میکند سفره است. آن روز باز خانواده سر یک سفره جمع شده بودند ولی اصلان باز دنبال حل کردن یکی ار کارهای غیرقانونی عمویش بود. اصلان که بعد از فوت پدرش رئیس خانواده سویکان ها شده بود، آن روز با روانشناسی به اسم دوین که با وجود تفاوتهای زیاد ظاهری، زخم مشترکی با او داشت روبرو میشود و این آشنایی باعث برهم خوردن تعادل موجود خانواده شد. این سریال چالش برانگیزترین جنبههای مفهوم خانواده را موضوع خود قرار میدهد…
خلاصه داستان: یاسمین و فیدان که غیر از مادری هیچ نقطه اشتراکی ندارند، سرنوشتشان بهم گره میخورد و بعد از آن این دو زن با حمایت همدیگر با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکنند…