خلاصه داستان: در یک جامعه اتوپیایی که در پایان جنگ جهانی سوم ایجاد شد، یک زن جنگجو که از سرزمین های بد کنده شده است، شروع به دیدن شکاف هایی در این نمای جدید می کند. و این جامعه چه برنامه ای برای بقیه نوع بشر دارد؟
خلاصه داستان: هنگامی که پسر یک رئیس کوسه گانگستری به طور تصادفی در حین شکار کشته می شود، طعمه احتمالی او و برادر گیاهخوارش تصمیم می گیرند از این حادثه به نفع خود استفاده کنند.
خلاصه داستان: فیلم اقتباسی از زندگی واقعی «رامون سم پدرو» است. رامون که در ابتدای جوانی قطع نخاع شد 30 سال تلاش کرد تا دادگاه حق مرگ آسان را برایش به رسمیت بشناسد تا بتواند به زندگی خود پایان دهد…
خلاصه داستان: اکنون جنگ با دشمنان پایان یافته و جنرال شانگ از مولان درخواست ازدواج کرده است اما مغول ها همچنان در صدد حمله به چین هستند و نداشتن نیروی نظامی کافی در چین برای مبارزه با مغول ها آن ها را به فکر اتحاد با کشور های همسایه وا داشته است که این اتحاد هزینه هایی برای کشور چین و سه پرنسس آن خواهد داشت.
خلاصه داستان: شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبیها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.
خلاصه داستان: «جول» که آدمی خجالتی و تا حدی ساده است، در یک مسافرت ساحلی با دو نفر از دوستانش، با «کلمنتاین» که دختری کمفکر و پرانرژی است آشنا میشود. بعد از مدتی این دوستی به پایان میرسد و کلمنتاین دست به یک عمل پاکسازی حافظه از طریق شرکت لاکونا میزند. بعد از پاکسازی، وقتی جول او را میبیند و متوجه میشود که کلمنتاین او را از حافظه و خاطرات خود پاک کرده است، تصمیم میگیرد تا او نیز کلمنتاین را از خاطرات خود پاک کند. اما در میانهی راه پاکسازی و در حالت یادآوری خاطرات، متوجه میشود که مایل به این کار نیست و سعی در منحرفکردن مسیر پاکسازی میکند…
خلاصه داستان: یک خانم خانه دار اهل برنتوود و همسرش که دادستان منطقهاست، یک مالک فروشگاه که ایرانیست، دو کارآگاه پلیس که عاشق و معشوق هم هستند، یک کارگردان تلویزیونی سیاه پوست آمریکایی و زنش، یک کلید ساز مکزیکی، دو رباینده ماشین، یک پلیس تازه کار و زوج میانسال کرهای، همه در لوس آنجلس زندگی میکنند و ...
خلاصه داستان: گروهی از دانشمندان در یک جزیره ناپدید میشوند . تیم پشتیبانی به جزیره فرستاده میشود . وقتی افراد به محل حادثه میرسند با موجوداتی بیگانه مواجه میشوند…
خلاصه داستان: ژاپن. «یوکو» (ماکی)، مددکار اجتماعی، به عیادت «اما» (زابریسکی) زن بیمار و بستری امریکایی می رود اما موجودی شبح گونه به او حمله می کند. «کارن» (گلار)، دانشجوی مبادله ای امریکایی که با محبوبش، «داگ» (بر) در توکیو زندگی می کند، قرار می شود که جای «یوکو» را بگیرد. اما پس از مدتی «کارن» متوجه می شود که خانه ی «اما» را اشباحی خطرناک اشغال کرده اند…