خلاصه داستان: داستان فیلم که در دوران جنگ سرد رخ می دهد ، درباره ی بابی فیشر قهرمان مسابقات شطرنج اهل کشور آمریکا می باشد که خودش را برای رویارویی با یک مسابقه ی افسانه ای در مقابل حریف روسی اش آماده می کند. اما … ...
خلاصه داستان: داستان که در سال 1976 تا 1994 اتفاق میافتد، درباره دوستی یک دختر کوچولوی 8 ساله و مردی 44 ساله است که در نیویورک زندگی میکند. داستان بیشتر حول زندگی این دو نفر است، از وقتی دخترک 8 ساله است تا وقتی 26 ساله شود و نامه هایی که بین این دو نفر رد و بدل میشود. این انیمیشن بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است.
خلاصه داستان: فیلم به ظاهر داستان زندگی پزشکی شاعر به نام یوری ژیواگو اما در واقع آینهای از جامعه روسیه در نیمه اول قرن بیستم است. مصائبی که ژیواگو دچار آن میشود، درد و رنجی است که طبقه متوسط روسیه در دوران زمامداری استالین وپس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به آن مبتلا میگردد…
خلاصه داستان: کودک سیاه پوستی به همراه مادرش از آمریکا به چین مهاجرت کرده و در آنجا که مهد هنرهای رزمی جهان است با دیگران درگیر میشود و چون از هنرهای رزمی هیچی بلد نیست مدام از دیگر بچه ها کتک میخورد. این روال آنقدر او را اذیت میکند که تصمیم میگیرد هر جور شده به کشورش بازگردد ولی ناگهان با استاد کونگ فویی (جکی چان) آشنا میشود که تصمیم میگیرد به او هنرهای رزمی را آموزش دهد…
خلاصه داستان: یک شمشیر باز استونیایی در حال فرار از دست پلیس مخفی روسیه، مجبور می شود به وطن خود بازگردد. او به محض اینکه به وطنش می آید در یک مدرسه محلی بعنوان دبیر تربیت بدنی مشغول به کار می شود. اما همچنان گذشته اش بر روی زندگی فعلی اش تاثیرگذار است و...
خلاصه داستان: «نیرجا» داستان «نیرجا بانوت» مهمانداری است که جان خود را برای محافظت از 359 مسافر پرواز «پن ام» در سال 1986 به خطر انداخت. این هواپیما توسط یک سازمان تروریستی ربوده شد و...
خلاصه داستان: در یک شهر کوچک ساحلی، دو دختر دانش آموز توسط یک مرد میانسال در یک متل مورد آزار قرار می گیرند. میا، یک نوجوان که در آن شب در حال انجام کارش بود، تنها شاهد ماجراست و به خاطر ترس از دست دادن شغلش، تصمیم می گیرد که سکوت کند.
خلاصه داستان: یک راننده کامیون امریکایی در عراق مشغول کار است. بعد از مورد حمله قرار گرفتن توسط گروهی از عراقیها، او در یک تابوت، در حالی که دفن شده است، بیدار میشود. اکنون تنها با یک چراغ قوه و یک تلفن همراه، او باید سعی کند از این تلهی مرگبار بگریزد...
خلاصه داستان: در جریان سفر با کشتی تایتانیک، «رز» ، دختری از خانواده ای ثروتمند که برای ازدواجی اجباری رهسپار امریکاست، اقدام به خودکشی می کند. اما «جک» ، مسافری فقیر از قسمت درجه ی سه کشتی، او را نجات می دهد. این دو به یکدیگر دل می بندند. کمی بعد، تایتانیک به یک کوه یخ شناور بر می خورد و رفته رفته غرق می شود …