خلاصه داستان: ونزدی دختری عجیب و غریب است که برای تحصیل وارد مدرسه نورمور می شود و تلاش می کند معمایی که پدر و مادرش را 25 سال پیش درگیر کرده است، حل کند و...
خلاصه داستان: هنگامی که رجب ایودیک و بهترین دوستش نورالله تصمیم می گیرند از خانه روستایی که از مادربزرگش به رجب منتقل شده بود دیدن کنند، آنها خود را در تلاش برای نجات دهکده و جنگل های اطراف می بینند.
خلاصه داستان: میا دختری هشت ساله است که به تازگی مادرش را از دست داده و اکنون با خانواده اش در مزرعه مادربزرگش زندگی می کند. او روزی یک اسب تک شاخ را از نزدیک می بیند و...
خلاصه داستان: بزرگترین تاکستانهای امریکا به خاطر قانون منع مشروبات الکلی با خطر ورشکستگی روبرو می باشد و صاحب آن که مردی قانون مدار است حتی با وجود ضررهای زیاد حاضربه تخلف از قانون نیست تا اینکه ...
خلاصه داستان: کلادوین رویای ساختن سالن زیبایی برای هیولاها و افردا عجیب غریب را در سرش می پروراند؛ تا اینکه فرانکی نیروگاه برق از کار افتاده و رها شده را مکانی مناسب برای ساختن رویای دوستش میداند اما…
خلاصه داستان: ویرات یک افسر ارتش هست، که برای تعطیلات می خواهد به بمبئی بیاید و در راه در هنگامی که یک کیف گم شده و او یک مامور وظیفه شناس بود و نتوانست یک بی قانونی را تحمل کند و شروع به گشتن مسافران می کند و در حین این گشتن به کسی بر می خورد که حامل بمب می باشد، و با پلیس همکاری می کند و این شروع داستانی جذابی از یک سرباز وظیفه شناس می شود…