خلاصه داستان: مستند شامل مصاحبه هایی با نویسندگان،فیلسوفان و دانشمندان مختلف درباره "قانون جذب" است.آنها نشان می دهند چگونه "راز" را آموخته و در زندگی روزمره از آن استفاده می کنند...
خلاصه داستان: پنج سال از زمانیکه همهچیز عالی بود میگذرد و شهروندان با یک تهدید بزرگ جدید مواجه شدهاند: لگو دوپلو. مهاجمان همهچیز را سریعتر از آنچه که میشود بازسازی کرد نابود میکنند...
خلاصه داستان: داستان انیمیشن ادامهای بر داستان اولین شماره این سری، خوش قدم (به انگلیسی: Happy Feet)، میباشد. البته قابل ذکر است این انیمیشن نتوانست به میزان شماره اول خود محبوبیت کسب کند. داستان پویانمایی از این قرار است که مدتها از زمانی که «مامیل» به دلیل بد بودن صدایش از پنگوئنهای دیگر جدا شد و سفر شگفتانگیزی را شروع کرد میگذرد.حالا او با دختر مورد علاقهاش «گلوریا» ازدواج کرده و آنها صاحب فرزندی شدهاند که او نیز به مانند پدر و مادرش استعدادهای نهفتهایی در خود دارد. اما این زندگی خوش چندان دوام ندارد و…
خلاصه داستان: داستان این انیمیشن درباره پنگوئنهای امپراتور است. در یک روز سرد زمستانی در قطب جنوب، تخم از زیر پای پدر مامبل (شخصیت اصلی) جدا میشود و چند متر قل میخورد. پدر مامبل این قضیه را از همه پنهان میکند تا این که مامبل به دنیا میآید. او از همان بدو تولد صدای بسیار بدی بر خلاف پنگوئنها داشت و مدام با کوبیدن پای خود بر زمین میرقصید. او یک روز از خانه بیرون میرود و پرندهای قصد شکار او را دارد. مامبل از پرنده میپرسد که آن چیست که به پایش بستهاند و پرنده میگوید که بیگانهها او را دزدیدهاند و این را به پایش بستند. مامبل بزرگ میشود و رنگ بدن و حرکاتش با تمام پنگوئنهای امپراتور فرق دارد و پنگوئنها میگویند که باعث کمبود مواد غذایی و قحطی شدهاست. پدر مامبل آن جا میگوید که تخم از زیر پایش رها شدهاست. سرانجام مامبل را از قبیله بیرون میکنند و او با چند دوست آشنا میشود. او به دنبال بیگانگان از اقیانوسها میگذرد تا این که انسانها او را گرفتار میکنند و در فضایی واقعی قطب جنوب اما یک آکواریوم او را اسیر میکنند و…
خلاصه داستان: ند کلی جوانی نوزده ساله از دوران حبسی که به ناحق محکوم شده آزاد میشود و نزد خانواده ایرلندی اش که اکنون در استرالیا زندگی میکنند میرود آن جا خواهرش مگی را ناراضی از ازدواجش میبیند مادرش نامزد یک اسب دزد آمریکائی بهنام جرج کینگ شده و…
خلاصه داستان: تارزان که به زندگی در شهر لندن عادت کرده است، باری دیگر به خانه اصلی اش در جنگل فرا خوانده میشود تا در مورد فعالیت هایی که در محل اردوی یک معدن صورت میگیرد، تحقیق کند…
خلاصه داستان: در پنجاه کیلومتری شهر سان فرانسیسکو و در منطقهای که هیچ موجود زندهای در آن زندگی نمیکند، خالیترین، ترسناکترین و تسخیرشدهترین خانه توسط ارواح در سرتاسر دنیا وجود دارد. این خانه توسط "سارا وینچستر" (هلن میرن)، میراث مال و املاک خانواده وینچستر، ساخته شده است؛ خانهای که هیچ پایانی را نمیشناسد. این خانه به صورت مداوم، در بیست و چهار ساعت روز و هفت روز هفته ساخته شده است. این خانه شامل هفت طبقه بوده و همچنین دارای صدها اتاق درون خود است. برای افرادی که این خانه و صاحب آن را نمیشناسند و به صورت گذری به آن نگاهی میاندازند همانند یک اثر تاریخی بسیار بزرگ یا یک بنای مهم برای آشفتهحالی صاحب دیوانه آن خانه است. اما...
خلاصه داستان: امريکا، قرن بيست و يکم. براي جلوگيري از افزايش جمعيت، قانوني اجرا مي شود که بر طبق آن هر زن فقط حق به دنيا آوردن يک فرزند را دارد. «جان برنيک» (لامبر) و همسرش «کارن» (لاکلين)، که پس از مرگ فرزند اولش اينک براي بار دوم باردار شده، قصد فرار از مرز را دارند، اما دستگير مي شوند. «کارن» مي گريزد و «برنيک» به سي و يک سال زندان در قلعه اي مدرن محکوم مي شود.
خلاصه داستان: نبرد کلونی ها که به صورت رفت و برگشتی صورت میگیرد در کهکشان ها رخ می دهد و شوالیه های جدای برای حفظ نظم و برقراری صلح قهرمانانه به مبارزه می پردازند. اما سیستم هایی هستند که قصد دارند جمهوری کهکشانی را به سمت تاریکی سقوط دهند و…