خلاصه داستان: داستان در دوران معاصر کشور انگلستان و در محلههای سرسبز آن میگذرد. جایی در خیابان ورونا که دو همسایه که برای مدتی طولانی با هم در حال دعوا و کشمکش هستند. آنها از این موضوع خبر ندارند که به خاطر دشمنی بین آن دو، مالمیک آنها، شامل اسباب بازی ها و مجسمه های بین دو همسایه نیز با هم در دشمنی و نزاع هستند. این مجسمهها و عروسکها همانند شخصیتهای فیلم داستان اسباببازی تنها زمان هایی میتوانند حرکت یا صحبت کنند که صاحبانشان آنها را نمیبینند. همه چیز زمانی بهم می ریزد که پسر سرکرده یکی از خاندان های متخاصم، بعد از گذر نردههای جدا کننده این دو خانوادهی در جنگ، دختر سرکرده خانواده دیگر را ملاقات میکند و عاشق او میشود …
خلاصه داستان: پنجمین قسمت از مجموعه فیلم های «مقصد نهایی»، همانند قسمت های قبلی، داستان آشنای چند جوان را روایت می کند که هرکدام از آنها به شکل غیرمنتظره ای کشته می شود.