خلاصه داستان: شهری موسوم به گنجینه، توسط دو پسر بچه محافظت میشود. این در حالی است که گانگسترهای ژاپنی تلاش میکنند که این شهر را به تصرف خود در آورند و آن را با هدف توسعه، پاکسازی نمایند و…
خلاصه داستان: وقتی که پدر واتاروی 11 ساله خانه را ترک میکند و مادرش به علت بیماری به بیمارستان منتقل می شود، واتارو تصمیم میگیرد به همراه دوستش میتسورو با ورود به یک دروازه جادویی، سرنوشت خود را تغییر دهند. در سرزمین جادوها و هیولاها او باید تمام شجاعت خود را بکار ببرد و به همین علت با چند دوست برای ملاقات با الهه سرنوشت و تغییر این سرنوشت اشتباه و بد خود عازم سفر میشود و…
خلاصه داستان: “رودی” یک موش خوشتیپ و دستپاچلفتی است که زندگی پررفاهی دارد اما زمانی که میخواهد از دوست خپل و مزاحمش خلاص شود، در توالت میافتد و دوستش سیفون را روی او میکشد. او وارد فاضلاب میشود و متوجه میشود افسانه شهر موشها واقعیت دارد و شهری مانند شهر انسانها در فاضلاب بنا شده و موشها مانند انسانها در کنار یکدیگر زندگی میکنند…
خلاصه داستان: مستند شامل مصاحبه هایی با نویسندگان،فیلسوفان و دانشمندان مختلف درباره "قانون جذب" است.آنها نشان می دهند چگونه "راز" را آموخته و در زندگی روزمره از آن استفاده می کنند...
خلاصه داستان: داستان این انیمیشن درباره پنگوئنهای امپراتور است. در یک روز سرد زمستانی در قطب جنوب، تخم از زیر پای پدر مامبل (شخصیت اصلی) جدا میشود و چند متر قل میخورد. پدر مامبل این قضیه را از همه پنهان میکند تا این که مامبل به دنیا میآید. او از همان بدو تولد صدای بسیار بدی بر خلاف پنگوئنها داشت و مدام با کوبیدن پای خود بر زمین میرقصید. او یک روز از خانه بیرون میرود و پرندهای قصد شکار او را دارد. مامبل از پرنده میپرسد که آن چیست که به پایش بستهاند و پرنده میگوید که بیگانهها او را دزدیدهاند و این را به پایش بستند. مامبل بزرگ میشود و رنگ بدن و حرکاتش با تمام پنگوئنهای امپراتور فرق دارد و پنگوئنها میگویند که باعث کمبود مواد غذایی و قحطی شدهاست. پدر مامبل آن جا میگوید که تخم از زیر پایش رها شدهاست. سرانجام مامبل را از قبیله بیرون میکنند و او با چند دوست آشنا میشود. او به دنبال بیگانگان از اقیانوسها میگذرد تا این که انسانها او را گرفتار میکنند و در فضایی واقعی قطب جنوب اما یک آکواریوم او را اسیر میکنند و…
خلاصه داستان: «زونی» (کاجول)، دختری کشمیری که از کودکی بینایی اش را از دست داده، با مردی به نام «ریحان» (عامرخان) ازدواج می کند. «ریحان» راهی برای درمان «زونی» می یابد اما وقتی پس از عمل، «زونی» چشم هایش را باز می کند، ساعتی از کشته شدن «ریحان» در یک عملیات تروریستی گذشته است...
خلاصه داستان: یک مامور حرفهای بنام کلیوس توسط تبهکاری بنام ورونا مسموم شده، بطوری که اگر ضربان قلبش پایین بیاید، می میرد. اکنون او به دنبال ورونا است تا وی را به قتل برساند…
خلاصه داستان: این فیلم داستان خانم پاتر، نویسنده محبوب ترین و پرفروش ترین کتاب کودکان را به تصویر می کشد. تلاش او برای رسیدن به عشق، شادی و موفقیت در کارش…
خلاصه داستان: قرن بیست و یکم، آینده. وایولت در جهانی توتالیتر زندگی می کند که توسط داکسوس اداره می شود. وایولت در گذشته انسان بوده و شوهر دانشمندش به دست نیروهای پلیس داکسوس به قتل رسیده است. وایولت که برای دستیابی به قدرت های فوق طبیعی خود را تبدیل به نیمه انسان و نیمه خون آشام کرده، قصد دارد تا از داکسوس انتقام بگیرد…