خلاصه داستان: پلودی که یک ماشین پلیس است مسئول محافظت از پارک جدیدی می شود که نماد یک عقاب است. هنگامیکه دو شکارچی زن به این پارک می آیند، جان عقاب و جوجه اش به خطر می افتد و…
خلاصه داستان: پله» یک ماشین پلیس است. باد و طوفانی که در شهر اتفاق میافتد، باعث میشود برق تمام شهر قطع شود. پله با شجاعت دوباره برق را وصل میکند ولی خودش دچار برق گرفتگی میشود. در حالی که همه فکر میکنند او موتورش سوخته است ولی او دوباره به هوش میآید ولی دیگر با برق کار نمیکند. «عمو ریچارد» صاحب پله خیلی از این قضیه خوشحال میشود و رییس پلیس او را به سِمت مأمور ویژه تجسس منصوب میکند. او حالا به عنوان کارآگاه در مأموریتها شرکت میکند..