خلاصه داستان: ویلبر یک خوک مزرعه است که از اینکه سر میز شام بیفتد وحشت دارد. دوستش شارلوت که یک عنکبوت جذاب است به کمک او می آید. او کلماتی را در وب خود می بافد و کشاورز را متقاعد می کند که ویلبر خوک خاصی است که نمی تواند بکشد.
خلاصه داستان: ویلبر خوکی است که میداند دوستی چقدر مهم است. او این را از عنکبوتی به نام شارلوت یاد گرفته است. بنابراین وقتی ویلبر با گاردین که یک بره تنهاست آشنا میشود، ویلبر بلافاصله او را به دوستی میپذیرد. ویلبر به گاردین لذت زندگی در مزرعه را نمایش میدهد و او را با سه عنکبوت خاص به نام های نلی، آرانیا، و جوی که آنها را دختران شارولت معرفی کرده، آشنا میکند. یک روز دختران ویلبر و شارلوت با یک موشه حیله گر به نام تمپلتون به مسافرتی فراموش نشدنی میروند و…