خلاصه داستان: یک داستان ماجراجویی در مورد رابرت ، ترزا و کریستی چیلدز ، یک نویسنده مشتاق و خانواده اش که در هنگام طوفان قایق خود را تصادف می کنند و در یک جزیره سنگی کوچک در وسط یک رودخانه خیانتکار گیر می افتند. رابرت آسیب دیده است و ترزا و دختر ناپدری خود کریستی 16 ، اگر بخواهند زنده بمانند باید رابطه پریشان خود را کنار بگذارند. آنها با هم از رابرت مراقبت می کنند و مایعات را از غرق شدنشان بازیابی می کنند