خلاصه داستان: «سونیا» (فرانسوا)، دختری هجده ساله، تازگی بچه ای به دنیا آورده است. «سونیا»، «برونو» (رنیه) پدر بچه را در خیابان در حال گدایی پیدا می کند، ولی «برونو» از خود علاقه ای نشان نمی دهد و نمی خواهد مسئولیت های پدرانه اش را به عهده بگیرد یا حتی یک چهار دیواری برای خانواده ی نوپایش تأمین کند…