خلاصه داستان: در یک منطقه ی حومه توکیو ، «مینورو» (شیتارا) و «ایسامو» (شیمازو) ، پسران «خانواده ی هایاشی» ، وقتی می بینند همسایه شان تلویزیون دارد و آنان ندارند ، نزد مادرشان «تامیکو» (میاکه) و پدرشان ، «کیتارو» (ریو) گله می کنند.پدر معتقد است که آنان زیاد حرف می زنند و بچه ها با هم عهد می کنند که سکوت اختیار کنند...