خلاصه داستان: کاران سینگ (راجش کانا) همراه مادر بیوه اش ، برادر بزرگش ، شمشیر ، همسر و دخترش زندگی میکند . مادر او « رانی ما » در گذشته بخاطر بازی و قمار او را ترک کرد و بیشتر با پرستارش بزرگ شده و از این رو برایش پذیرفتن او به عنوان مادر سخت است . اکنون که بزرگ شده تبدیل به یک مرد الکلی و لاابالی شده . او یک مهماندار هواپیمای سابق لاتا (هما مالینی) را در حالی که قصد تعرض به او را داشتند نجات میدهد و …
خلاصه داستان: نیکولا بلیزی پس از مدت ها اقامت در زندان، رویای وکیل شدن را در سر می پروراند و از تعهدات خانوادگی خود که بیشترشان عضوی از مافیای ناپل هستند دور می شود.