داستان تقریبا برمیگرده 13 سال پیش … زمانی که اولین قدم در این دنیای بی انتها برداشته شد… جایی که احساس کردم واقعا به دنیایی تعلق دارم که میتونم تمام احساساتمرو بی حد و مرز بروز بدم. بعد از گذروندن دوره آموزش در محضر استاد نصراله مدقالچی کسب تجربه به صورت کاملا جدی شروع شد…اوایلش با خودم فکر میکردم که چی میشه اگه یه روز جای فلان بازیگر مشهور حرف بزنم، این افکار انقدر تو ذهنم واضح بود که شد بخشی از زندگی روزمرهام این روند ادامه داشت تا اینکه تک تک این تصورات به واقعیت بدل شد… و هر بار که این اتفاق میافتاد، به این نتیجه میرسیدم که هنوز هم چیزهای بیشتر و عمیقتری برای درک کردن و فهمیدن در این هنر بسیار دوست داشتنی وجود داره… چند سالی به همین صورت گذشت و به مرور درک کردم که هنر ارتباط خیلی عمیقی با درون و روح انسانها داره و هر چه بیشتر این مفهوم رو درک کردم فهمیدم باید از درون عمیق باشی تا بتونی خیلی خوب و سازنده تاثیرگذار باشی… فهمیدم ما انسانها برای زندگی کردن نیاز به یافتن یک معنا داریم… معنایی که بهمون انگیزه ادامه دادن بده… تو این دنیای دوست داشتنی و بی انتها فهمیدم اگر معنایی هم پیدا نکردیم میتونیم برای خودمون معنا خلق کنیم. این شد که در سال 1399 تصمیم گرفتم مجموعهی هنری آواک رو تاسیس کنم… جایی که در اون دوبله با عشق و تمام وجود زندگی میشه و صداها به زندگی رنگ و بوی دیگهای میدن و زیباتر اینکه میتونم به کسایی که نیاز دارن یا اشتیاق دارن ولی نمیدونن چطور باید به این معنا برسن کمک کنم… همراهشون باشم در مسیر درک کردن خودشون و اگر جایی نیاز باشه بهشون یادآوری کنم چقدر روح قدرتمندی دارن و دوبله هنری هست که دیدگاهشون رو نسبت به خودشون عمیقتر میکنه… و معنای بودن آواک کمک کردن به یافتن معنا و خلق معنا برای زندگی هست.