خسرو شمشیرگران یکی از تیتراژگوهای مهم تاریخ دوبلاژ ایران است،وی از شهرت اینجور چیزها بدجوری گریزان بود.او برای افراد مشهور و معروف دوبله دل میسوزاند چون معتقد است روزی هدف تیرهای افراد بدخواه قرار میگیرند.صدای خسرو شمشیرگران را در اکثر فیلمهای سینمایی و سریالهای مختلف شنیده ایم او طی فعالیت از دهه 50 تا امروز علاوه بر گفتن تیتراژ، گویندگی نریشن فیلمهای مستند، تبلیغات و رلگویی در دوبله فیلمها را هم در کارنامه دارد. البته آقای شمشیرگران علاقه چندانی به گفتن نقشهای مختلف در دوبله نداشته و بیشتر حجم کارهایش در سالهای گذشته مربوط به گویندگی تیتراژ، نریشن و آثار مستند بوده است. البته چنانچه خودش گفته ؛بیشتر دوست دارد به گفتن نقش شخصیتهای مهربان و خوشقلب گویندگی کند.آقای شمشیرگران علاقه چندانی به گفتن رل شخصیت یا گویندگی به جای هنرپیشههای مشهور ندارد و تیتراژ و نریشن را پیشه اصلی خود میداند؛ وی بیش از انقلاب سردبیر رادیوتهران بود. و خبر میخواند.ومردم از نحوه خواندن خبر وی استقبال میکردند.به نوعی مورد تشویق مردم قرار گرفته بود.وی وقتی وارد کار دوبله شد، پنجشش شغل را با هم داشت. بعد از انقلاب هم همانطور که گفتم چند شغل را با هم اداره میکرد. بههمیندلیل فرصت این را نداشت که از صبح برود داخل استودیو و تا شب بماند که بخواهد رل بگوید. بخاطر همین بود که رلهای آنچنانی و ماندگار در کارنامهاش ندارد. از اول هم با دوستانش طی میکرد. که «میآیم تیتر میگویم و اگر نریشن داشته باشی میگویم و میروم.»آقای شمشیرگران بیشتر با آقای خسروشاهی و مرحوم مرادی کار میکرد.در واقع آقای شمشیرگران به آن صورت استادی نداشت . وقتی در استودیو میایستاد، از همه یاد میگرفت. بیشتر کارش هم که نریشن بود. این است که استادی به آن صورت که بهطور مستقیم تحت آموزشش قرار بگیرد نداشت.یکی از فیلمهای مهمی که ایشان دوبلوری کرد، دوبله دوم پدرخوانده 1 را انجام داد و نسخه اول دوبلهاش توسط احمد رسولزاده انجام شده بود. وی در پدرخوانده یک، هم تیتراژ را گفتند هم یک شخصیت را؛ «سولاتزو» که یکی از تهبکاران بود.وی تیتراژ اکثر کارهای خسروشاهی را می گفت.ویکی از فیلمهایی که یادم است آقای خسروشاهی دوبله میکرد و آقای شمشیرگران تیتراژش را می گفتند؛ فیلم «نیکسون» ساخته« الیور استون»بود.فیلمی هم بود که آقای خسروشاهی کار کرد و آقای شمشیرگران در آن تیتراژ نگفتند ولی نقش گفتند؛فیلمی بود بنام «مسیر سبز». نقشش هم کوتاه بود. همان زندانی اعدامی که اول فیلم اعدام شد.وی سریالهای مختلفی را با بهرام زند کار کردد؛ «مردان آنجلس»، «امام علی (ع)»، «بشارت منجی» و «فرستاده». زنده یاد بهرام زند مدیر دوبلاژ سختگیر و دقیقی بود.سعی میکرد کار خوب تحویل تلویزیون وسینما بدهد. در سریال تلویزیونی امام علی (ع) در دو قسمت، یکی از رهبران خوارج را هم گفت. نقش دیگرش عقیل بود و دیگری هم که راوی داستان بود.به یکی از سریالهای مهم تاریخ دوبله برسیم که وی در آن با ایرج رضایی همکاری میکرد؛ «ارتش سری». آقای رضایی هم متاسفانه از گویندگان و مدیر دوبلاژهایی است که دیگر کار نمیکند یا خیلیخیلی به ندرت کار میکند.یکی از فیلمهای شاخصی که با مدیریت سعید مظفری به یاد دارم، «به خاطر یک مشت دلار» است. سعید مظفری کلینت ایستوود را میگفت، بهرام زند یکنقش منفی را با بازی جیان ماریا ولونته ، همان بازیگر ایتالیایی که نقش جیوردانو برونو را بازی کرده بود ، و آقای شمشیرگران هم پیرمرد کافهدار را میگفتند. آنجا یک لحن لاتی داشتند. به نوعی یک تیپ گویی رقیق بود.