خلاصه داستان: در فیلم نه، من مادرشوهر را نمیزنم ۲ مادرشوهری که آتش انتقام در دل دارد، در یک جنگ قدرت بیرحمانه با عروس سرسختش روبهرو میشود.در این قسمت، تنشها و سوءتفاهمها بین شخصیتها به اوج میرسد و موقعیتهای خندهدار و در عین حال احساسی به وجود میآورد....
خلاصه داستان: داستان رابطهٔ پرفرازونشیب بین مادرشوهر و عروس را به تصویر میکشد. سیرات، یک کارآموز پزشکی، بهطور پنهانی با مهتاب ازدواج میکند؛ اما مادر مستبد مهتاب، با این ازدواج مخالف است و پس از آگاهی از آن، تلاش میکند زندگی را برای عروسش دشوار کند. با این حال، سیرات نیز زنی ضعیف و تسلیمپذیر نیست و با زیرکی، در برابر نقشههای مادرشوهرش ایستادگی میکند....
خلاصه داستان: سونیک، ناکلز و تیلز با یک دشمن جدید و قدرتمند به نام شدو روبرو میشوند، یک شرور مرموز با تواناییهایی که تا به حال با آن مواجه نشدهاند. حال آنها برای مبارزه با شدو با هم متحد میشوند، اما زمانی که تواناییهای آنها به هیچ وجه با شدو برابری نمیکند و آنها با شکست مواجه میشوند، باید به دنبال یک اتحاد غیرمنتظره برای متوقف کردن شدو و محافظت از سیاره باشند و ...
خلاصه داستان: داستان این سریال درباره زنی به نام دونگ بک میباشد که صاحب یک بار به نام کاملیا است. او در همسایگی یک پلیس به نام هوانگ یونگ شیک زندگی میکند. یونگ شیک به دونگ بک علاقه دارد اما سرنوشت دونگ بک به زندگی سه مرد خوب، بد و بی کلاس گره خورده است که…
خلاصه داستان: تولگا بازیگری جوانه که شهرت بسیاری داره ولی باز هم راضی نیست؛ آسیا متصدی یکی از مراکز خریده، مشغول به تحصیل توی دانشگاهه و رویاهای خودش رو داره. وقتی مسیر این دو جوان که دیدگاهشون به زندگی در حد سیاه و سفید باهم متفاوته، تصادفاً به هم میرسه، مسلماً دو دنیای متفاوت باهم برخورد میکنند. در حالی که آسیا ناگهان خودش رو در دنیایی میبینه که هیچوقت کنجکاوش نبوده، عشقِ دخترها، تولگا، تاوان اینکه آسیا رو دست کم گرفته رو بدجوری پس میده…
خلاصه داستان: در دهه نود میلادی در کره، فرهنگ افراطی هواداران موسیقی همزمان با شکوفایی سبک کی پاپ و ظهور گروه های جوانانه به وجود آمد، و این سریال به داستان تعدادی از این طرفداران می پردازد..
خلاصه داستان: خاله ریزه به همراه همسرش در یک خانهٔ کوچک روستایی زندگی میکند. او یک قاشق چایخوری دور گردنش آویزان میکند که هر از گاه او را به اندازهٔ قاشقش کوچک میکند ولی خود قاشق که او باید بر پشت خود حمل کند، کوچک نمیشود. او همواره پس از مدتی به اندازهٔ اصلی خود بر میگردد.
خلاصه داستان: داستان این سریال در سال ۲۰۳۰ شروع میشود و شخصیت اصلی تد مازبی (جاش رادنر) به پسر و دخترش خاطراتی را یادآوری میکند که منجر به ملاقات او با مادرشان (همسر تد) شده است و داستان را از قسمت اول به گذشته برمیگرداند و خاطرات را نقل میکند. هر قسمت از این سریال در واقع خاطرهایست که تد موزبی برای پسر و دخترش تعریف میکند...
خلاصه داستان: دونالد شب را سپری می کند و نمی تواند بخوابد، زیرا یک ساعت زنگ دار به صدا در می آید و یک تخت خواب تاشو که وقتی تا می شود او را به دام می اندازد.