خلاصه داستان: انیمیشن داستان شاهزاده خانمی به نام لودمیلا و نامزدش یعنی روسلان است. زمانی که آن ها برای جشن گرفتن عروسی آماده می شوند، یک جادوگر بد ذات لودمیلا را می دزدد. حالا روسلان برای نجات همسر آینده اش باید سفری پرماجرا و خطرناک را آغاز کند و ...
خلاصه داستان: در یک سرزمین دور پادشاهی به همراه خانواده اش زندگی می کرد. او یک دختر داشت که عاشق پرواز بود. روزی یکی از اقوام دور پادشاه از فرنگ برمی گردد، از طرفی پادشاه کشور همسایه قصد ازدواج دارد و به اشتباه به جای ازدواج با دختر از فرنگ برگشته با دختر پادشاه ازدواج می کند و بدین ترتیب عروسی اشتباهی رخ می دهد و...
خلاصه داستان: پس از آن که شرورترین مرد ساکن روستای رولی، با یک پری زیبا رابطهای دوستانه برقرار میکند، این زوج که کوچکترین تناسبی با یکدیگر ندارند، عازم سفری ماجراجویانه میشوند تا جنگل محل سکونت پریان را از نابودی نجات دهند و...
خلاصه داستان: گربه وینسنت و دوست موش با یک هارپسیکورد از سیل فرار می کنند و به ارمیتاژ می رسند. گربه های محافظ نخبه از این هنر در برابر موش ها محافظت می کنند. وقتی مونالیزا می رسد، وینسنت باید جلوی دزدیده شدن آن را بگیرد و گربه کلئوپاترا را به دست آورد.
خلاصه داستان: جنگ بزرگ میهنی، اوایل دهه 1940. گروهبان ارتش سرخ، ایوان نایدنوف، پس از اینکه به سختی از نبرد با یک تانک ببر مرموز و شبحآلود به رنگ سفید جان سالم به در میبرد، شیفته نابودی آن میشود.
خلاصه داستان: این فیلم در مورد آن زمان ها و رویدادهایی است که در نتیجه اتحاد نظامی نژادهای اسلاو بت پرست از بالتیک تا دریای سیاه به روسیه تبدیل شده است. این دگرگونی تحت دست حواریون شاهزاده ولادیمیر از قبیله مبارز روریک اتفاق افتاد. پدر او، سواتوسلاو، خزرها را غارت کرد و در Equal با امپراتور قدرتمند بیزانس، یوآن تسیمشی صحبت کرد. مادربزرگ او، شاهزاده خانم اولگا، نیز به احترام دربار و پدرسالاری بازداشت شد. او با دست آهنین خود همراهان را از کیف به نووگورود هدایت کرد و به ویژه زنجیرهای وحدت اقتصادی در روسیه را فراموش کرد. اما...
خلاصه داستان: فیلم داستان "چوک" و "ایگور" دو پسر بچه که با مادرشان زندگی میکنند و تا به حال پدرشان را ندیدهاند. پدر آنها در سیبری زمینشناس است. آنها برای جشن سال جدید قصد سفر به سیبری و دیدن پدرشان را دارند. مادر برای پدر نامه مینویسد و از سفر مطلعش میکنند. پدر نامهای در جواب مینویسد که بزودی به جایی دیگر سفر میکند و فعلا نمی تواند آنها را ببیند. اما چوک نامه را از بین میبرد و ...