خلاصه داستان: وقتی سید به عنوان پرستار تخم مرغ مشغول به کار می شود، نمی داند که یک دشمن قدیمی برای خودش برنامه دارد. شننیگان ها منجر به اولین شکار تخم مرغ و ایجاد سنت های محبوب عید پاک می شود.
خلاصه داستان: ماجراهای عصر یخبندان باک وایلد ادامه گریز برادران پوسوم کراش و ادی است که برای یافتن مکانی برای خود تصمیم گرفتند. آنها به همراه راسوی یک چشم، باک وایلد، با دایناسورهایی که در دنیای گمشده ساکن هستند، روبرو می شوند
خلاصه داستان: مانی، دیگو و سید پس از اینکه قارهشان در حال انحراف است، وارد ماجراجویی دیگری میشوند. آنها با استفاده از یک کوه یخ به عنوان یک کشتی، با موجودات دریایی روبرو می شوند و با دزدان دریایی مبارزه می کنند تا دنیای جدیدی را کشف کنند.
خلاصه داستان: داستان از این قرار است که ابتدا حملهای توسط گروهی از ببرهای تیزدندان به یکی از دهکدههای انسانها صورت میگیرد و طی آن همسر یکی از افراد قبیله اسکیموها در طول جنگ همراه با بچهاش فرار میکند. یکی از ببرها به دنبال او میرود و او مجبور میشود تا خود را در آب بیاندازد. کمی بعد ماموتی تنها(به نام مندی) همراه با خرس بسیار تنبلی (به نام سید) که با او به تازگی آشنا شده است-بر حسب یک تصادف سید به او وابسته شده است-آن زن را در رودخانه میبیند، زن بچهاش را به آنها میدهد و خود جانش را از دست میدهد. در ادامه …
خلاصه داستان: داستان از این قرار است که عصر یخبندان در حال پایان یافتن است و سه قهرمان قسمت پیشین -سید، مانی و دیه گو- که متوجه خطر زیر آب رفتن منطقه زیست خود و در نتیجه نابودی حیوانات شدهاند، تصمیم میگیرند تا قبل از آب شدن یخها خود را به منطقهای امن برسانند. آنها در طول راه با «الی» -یک ماموت ماده- و دو همراه وی «کرش» و «ادی» برخورد میکنند. الی که از کودکی با آن دو بزرگ شده خود را اُپوسوم میپندارد و تلاش مانی برای قانع کردن او فایده چندانی در بر ندارد. چون مانی قصد دارد به همراه او خانوادهای تشکیل داده و نسل ماموتها را از انقراض نجات دهد. آنها در طول راه با حوادث زیادی روبرو میشوند، از جمله خطر خورده شدن توسط دو جانور دریایی که از درون یخهای ذوب شده بیرون آمدهاند، اما سرانجام با رسیدن به مکانی امن و نجات الی توسط مانی همه چیز به خوبی و خوشی تمام میشود. اما اسکرات بیچاره در پایان این قسمت نیز موفق به دستیابی به بلوط محبوباش نمیشود…
خلاصه داستان: داستان فیلم پیدایش اولین دایناسورها را بعد از عصر یخبندان روایت می کند … با توجه به اینکه اولین جانوران در عصر یخبندان دایناسور ها نبودنند حضور دایناسور ها در قسمت سوم این انیمیشن مسئله ی عجیبی تلقی نمی شود زیرا دایناسور ها زیر لایه های ضخیم یخ، یک مکان گرم برای زندگی خود داشته اند و با آب شدن این یخ ها(که در قسمت دوم شاهد آن بودیم) راهی برای ورود مندی، دیگو، سید، الی و … به دنیای زیر لایه های یخ گشوده می شود و آنها را درگیر ماجرای جدیدی می کند. مندی و الی قرار است بزودی صاحب بچه شوند. دیگو نیز دچار تغییری در بدن خود شده است و حالا که مندی صاحب یک خانواده شده است میخواهد او را ترک کند. سید فهمیده است که گروه بزودی متلاشی میشود میخواهد برای خودش گروهی مستقل تشکیل دهد. او سه تخم دایناسور پیدا میکند ولی مادر بچهها آنها را به همراه سید میدزدد. حالا که سید گمشده است مندی و الی با دیگو که برگشته است به اعماق زمین میروند و درمییابند که هنوز دوران دایناسورها تمام نشده است. آنها به رهبری یک راسوی ماجراجو به نام باک بدنبال سید میروند و … فیلم همچنین ادامه کار اسکرت سنجاب بدشانس و بلوط و یک شخصیت جدید دیگر (اسکرتی) را دنبال می کند.
خلاصه داستان: هنگامی که بلوط اسکرات یک سیارک را به زمین می فرستد، گله باید راهی برای جلوگیری از برخورد سیارک به زمین با کمک دوستی که در حال بازگشت است پیدا کند.